مدل تجزيه و تحليل سوالات بحرانی

فریمن-یا-ذینفعان

در مقاله مدل تجزيه و تحليل سوالات بحرانی می خوانید :

مدل تجزيه و تحليل سوالات بحراني

مدل تجزيه و تحليل سوالات بحراني (Critical Question Analysis)

اين روش در ابتدا با ارائه يك الگو، چهارچوبي را به منظور تجزيه و تحليل موقعيت موجود سازمان ارائه نموده و سپس با بررسي آن استراتژي مورد نظر را تدوين مي‌نمايد، بطور كلي در اين روش چهار سوال اساسي مطرح است كه تكيه آن بيشتر بر موارد كيفي مي‌باشد تا كمي. سوالات عبارتنداز:

اهداف و موضوع فعاليت شركت چيست؟ (شركت به كدام سوي مي‌رود؟)

جواب به این سوال به مدیریت می گوید که شرکت به کدام سو می خواهد برود، بطوریکه می دانیم استراتژی های خاص در مرکز موضوعات سازمان منعکس می شود . بدیهی است مدیرانی که در طی تدوین استراتژی به این سوال پاسخ می دهند، سهم بالایی در استراتژی های سازمان خواهند داشت و در واقع در مرکز تصمیم گیری موضوعات و استراتژی های سازمان قرار می گیرند.
پاسخ به این سوال که همان اهداف شرکت می باشد، ممکن است در ابعاد مختلف ، مطرح گردد: مانند تکنولوژیک ، مشتریان و … و باید؛
1- واقع گرایانه و امکان پذیر باشد.
2- واضح و قابل فهم باشد.
3- پسندیده و مطلوب باشد.
4- تغییر شرایط آینده را حتی المکان پاسخگویی کند.
5- برانگیزاننده و بسیج کننده باشد.
6- هدایت کننده و جهت دهنده باشد.

  سازمان فعلي به كدام سمت مي‌رود؟

در سوال دوم مشخص می شود که آیا سازمان به اهداف خود رسیده ؟ یا حداقل در مسیر اهداف تعریف شده قرار دارد یا خیر؟ در واقع تمرکز سوال اول بر این موضوع است که سازمان به کدام سمت باید برود و در سوال دوم تمرکز بر این موضوع است که سازمان در حال حاضر در چه مسیری قرار دارد و به کدام سمت متمایل شده است.

 

در حال حاضر سازمان با چه عامل محيطي بحراني روبروست؟

در پاسخ به این سوال در واقع مدیر پس از شناسایی و تجزیه و تحلیل محیطی و بررسی کلیه سطوح محیط عمومی، عملیاتی و داخلی ، کلیه عوامل را شناسایی می کند.

در آينده چه كار موثري در جهت رسيدن به اهداف و موضوعات شركت مي‌توان انجام داد؟

پاسخ به این سوال دقیقا تدوین استراتژی برای سازمان می باشد ، بنابراین این موضوع به سمت آنالیز محیط متمایل شده و به نقطه طراحی و انتخاب استراتژی خواهد رسید. این سوال زمانی می تواند پاسخ داده شود که مدیریت فرصت زیادی برای بررسی جواب داشته باشد و همچنین مستلزم داشتن تصویر روشن و گویایی است از سازمان، در رابطه با اهداف و نیز مسیر حرکت و شناسایی دقیق محیطی که شرکت در آن قرار دارد.
این مدل بصورت کیفی ، بر شناخت موقعیت فعلی شرکت در محیط کنونی متمرکز بوده و چارچوبی جهت تدوین استراتژی جهت فائق آمدن بر مشکلات فرا روی سازمان و حرکت در راستای اهداف سازمانی را ارائه می دهد. این مدل را می توان با پارادایمهای توصیفی ، تجویزی و ترکیبی برای افقهای کوتاه مدت در سطوح شرکت و SBU ها و حتی وظائف با رعایت مقتضیات مربوط به هر سطح ، بکار گرفت . در اینجا بیشتر این مدل بعنوان ابزاری برای طرح مقدماتی فرآیند برنامه ریزی در شکل گیری استراتژی مطرح شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

جهت دریافت خدمات با ما در تماس باشید

درخواست سریع مشاوره